رادوینرادوین، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره

داستان جوانمرد کوچک

بازدید از برج میلاد

ازونجاییکه که تازگیها رادوین همش چشماش دنبال برج میلاد هست برای همین تصمیم گرفتیم که بریم بازدید از برج . در ضمن کشیدن یه نقاشی از برج ما رو راسخ تر کرد برای این بازدید. با حوصله ی تمام همه قسمتهای دیدنی را نگاه کردیم و لذت بردیم و در این بین جوانمرد کوچکمون عاشق داستان رستم و سهراب شد و اخر شب که میخواست بخوابه به من گفت مامان من دلم خییلیی برای سهراب سوختش چرا رستم و سهراب به هم دیگه نگفتن ما با هم بابا و بچه هستیم.،خلااااصه این داستان یک هفته تو خونمون ادامه داشت: اول تعریف داستان . دوم دلسوزی برای نقشهای داستان . سوم من هیچ وقت بابامو فراموش نمیکنم و همیشه میشناسمسش که یه موقع مثله رستم و سهراب نشیم . اینم یه سری عکس از رادوی...
20 شهريور 1396

یه تصمیم یهویی

امروز ۱۲ شهریور ۹۶ مادر و پسر تصمیم گرفتیم دوتایی بریم خوشگذرونی چون بابا علی خیلی سرش شلوغه . در نتیجه سنگ کاغذ قیچی کردیم و تصمیم بر این شد بریم دنیای بازی چمران .پس بعد از کلاس لگو سرازیر شدیم به سمت خیابون شریعتی خداروشکر یه پارکینگ اختصاصی اونجا بود وگرنه معلوم نبود کجا باید ماشین رو پارک کنیم . من برای اولین بار رفتم سراغ سینما چند بعدی ولی نه یه بعد، نه سه بعد ، نه پنج بعد و نه شش بعد بلکه سینمای ۹ بعدی ولیییییی چشمتون روز بد نبینه چون فشارم از ترس افت کرده بود و رنگ و روم پریده بود بخاطر همین من و راردین مجبور شدیم یه ربع بشینیم و به استراحت بپردازیم. بعد از بازی هم رفتیم فود کورت چمران چون مرد کوچک من هوس فیله ی سوخاری کرده بود...
12 شهريور 1396
1